به گزارش وبسایت نود، رقابت و رابطه تیره و تار مورینیو و بنیتز بر هیچ کس پوشیده نیست، بعد از چند سال که این دو مربی مقابل یکدیگر قرار نگرفته بودند، حالا دوباره گذار زندگی این دو را در مقابل هم قرار داده است. این هفته در لیگ برتر انگلیس منچستریونایتد مورینیو میزبان نیوکاسل بنیتز است. از اولین جدال دو تیم در لیگ برتر حدود سیزده سال می گذرد و حالا هر دو مربی در شهر و تیم دیگری مقابل یکدیگر قرار می گیرند. به همین بهانه نگاهی داریم به چرایی مشکلات و مسائل میان این دو مربی.

در کتاب ژوزه مورینیو؛ رهبری به سبک آقای خاص (نوشته رابرت بیزلی) در مورد دلایل رابطه تیره و تار این دو مربی صحبت شده است. بخش هایی از این کتاب را مرور می کنیم:


 " توضیح چراییِ نفرت مورینیو از بنیتز ساده‌تر است. منشأ این نفرت در رقابت با بنیتز و شکست‌های تلخ در مقابل سرمربی اسپانیایی است. درحالی‌که تیم مورینیو در دوره اول حضور او در چلسی، با دو قهرمانی و یک نایب‌قهرمانی در لیگ برتر، سردمدار فوتبال جزیره بود، ولی این بنیتز بود که در رقابت‌های اروپایی یقه تیم مورینیو را گرفت. دو شکست در نیمه‌نهایی لیگ قهرمانان اروپا ضربه سختی برای مورینیو و تیمش بود، علاوه بر این بنیتز دو بار هم در نیمه‌نهایی جام حذفی و بازی جام خیریه، چلسی را ناکام گذاشت.

دوران حرفه‌ای هر دو مربی به طرز عجیبی به هم پیوند خورده بود. بنیتز بعد از شش فصل حضور در لیورپول و کسب سه جام معتبر، در سال 2010 با توافقی دوطرفه این باشگاه را ترک کرد. متعاقباً بنیتز در ادامه دوران مربیگری‌اش، جا پای مورینیو گذاشت و هدایت اینتر، چلسی و رئال مادرید را به دست گرفت، البته تنها در اینتر بود که بلافاصله بعد از جدایی مورینیو، سرمربی نراتزوری شد. شاید بهتر بود بنیتز این موضوع را به همسرش می‌گفت! مدت کوتاهی بعد از معرفی بنیتز به عنوان سرمربی جدید رئال مادرید در سال 2015، همسر بنیتز در مصاحبه با یک روزنامه چنین گفت: «رئال مادرید سومین باشگاه از تیم‌های سابق مورینیو است که رافا هدایت آن را بر عهده می‌گیرد، ما باید خرابکاری‌های او را سروسامان دهیم!»

مورینیو هم آماده بود تا پاسخ همسر بنیتز را بدهد: «این خانم درست متوجه نشده است. همسرش به چلسی رفت تا جای دی متیو را بگیرد و در رئال مادرید هم جای کارلو آنچلوتی را گرفت. تنها تیمی که همسرش جای من را روی نیمکت این تیم گرفت، اینتر بود که در عرض شش ماه، بهترین تیم اروپا را نابود کرد. و در مورد خود این خانم، تصور می‌کنم به جای فکر کردن و صحبت درباره من، بهتر است خودش را مشغول کار دیگری کند. اگر بیشتر مراقب رژیم غذایی همسرش باشد، دیگر وقت پیدا نمی‌کند تا درباره‌ی من صحبت کند.» به خاطر همین اضافه‌وزنش بود که برخی‌ها او را با لقب "گارسون چاق اسپانیایی" صدا می‌زدند، البته مورینیو هیچ‌گاه بنیتز را با این عنوان خطاب نکرد ولی فرصت خوبی را یافت تا به اضافه‌وزن بنیتز اشاره کند.

این اولین باری نبود که مورینیو به بنیتز حمله می‌کرد یا رافا، ژوزه را هدف خود قرار می‌داد. هیچ‌یک در تحقیر کردن دیگری، مخفی‌کاری نمی‌کرد، همانند ونگر، مورینیو دیدگاه‌هایش را درباره بنیتز، خیلی روشن و در رسانه‌ها بیان می‌کرد. این دو طی سال‌ها بارها با هم مشاجره پیدا کردند و بر همین اساس رقابت میان این دو مربی و تیم‌های‌شان، سخت‌تر و شدیدتر شد. اما تا پیش از سال 2012، این موضوع موردبحث میان من و مورینیو قرار نگرفته بود، نوامبر 2012 وقتی بنیتز به عنوان سرمربی موقت چلسی انتخاب شد، هر دوی‌مان تعجب کردیم. مشخص بود که ژوزه از این خبر خوشحال نیست.

در فوریه 2013، می‌دانستم که ژوزه در تابستان رئال مادرید را ترک می‌کند و مایل است تا به استمفوردبریج بازگردد. درعین‌حال هواداران چلسی روزهای خوبی را برای تیم­شان شاهد نبودند. در آن ماه، چلسی به‌سختی توانست در مرحله یک شانزدهم نهایی لیگ اروپا با گلِ وقت اضافه ادن هازارد، اسپارتاپراگ را مغلوب سازد و به دور بعد برود. روز بعد، مورینیو ایمیلی به من زد تا نظرش را درباره آن بازی بگوید: «رافا دیشب خیلی شانس آورد. ببینیم چلسی­مون در مقابل منچسترسیتی چی کار می­کنه.» لحن صحبتش به نظر می‌آمد خیلی بابت این مسابقه مطمئن نیست، حدسش درست بود، چلسی 2-0 شکست خورد.

بنیتز واقعاً شرایط سختی را سپری می‌کرد، تا این‌که بالاخره روز 27 فوریه، به نقطه عطف ماجرا رسیدیم. این اتفاق بعد از پیروزی 2-0 چلسی مقابل میدلزبورو در جام حذفی رقم خورد. بعد از پایان مسابقه، بنیتز خشمگین این‌چنین گفت: «اگر آن‌ها بخواهند همچنان به شعار دادن و بالا بردن بنرها و وقت تلف کردن‌های‌شان ادامه دهند، فکر می‌کنم مشکل‌زا خواهد شد. اگر آن‌ها می‌خواهند تیم­شان سهمیه لیگ قهرمانان را کسب کند، اگر آن‌ها می‌خواهند حامی تیم­شان در فصل بعد لیگ قهرمانان باشند، باید از تیم کنونی حمایت کنند. من تا پایان فصل با باشگاه قرارداد دارم. بعد از آن کارم به پایان می‌رسد. باشگاه را ترک می‌کنم، بنابراین نیاز نیست نگران من باشند. من در پایان فصل چلسی را ترک می‌کنم.»

سرمربی اسپانیایی بعد از گرفتن سکان هدایت اینتر از مورینیو، فقط شش ماه در این باشگاه دوام آورد. دوران موقت او هم در چلسی از نوامبر 2012 تا ژوئن 2013 طول کشید. و سپس رافا در سال 2015، نیمکت رئال مادرید را به دست آورد. این هم یکی دیگر از انتصاب‌هایی بود که باعث تعجب من و مورینیو شد. قبل از حضور بنیتز در مادرید، از یکی از منبع آگاه خبردار شدم که او در نزدیکی نیمکت رئال مادرید قرار دارد، موضوع را با مورینیو در میان گذاشتم تا از صحت‌وسقم آن مطمئن شوم: «خبردار شده‌ام که رافا در نزدیکی نیمکت رئال مادرید است!!!»، چند دقیقه بعد مورینیو جواب داد: «امکان نداره.» ژوزه فاش کرد که پیشنهاد بازگشت به رئال مادرید را رد کرده است: «مدیر باشگاه من را دوست دارد، او می‌خواست به باشگاه برگردم و رئال مادرید را از وجود کاسیاس، راموس، په‌په و مارسلو پاک کنم. به او گفتم؛ خیلی دیر شده، اکنون برنمی‌گردم. رئیس به خاطر نام و اعتبار زیدان به حضور او روی نیمکت فکر می‌کند ولی زیدان عملکرد بدی با تیم دوم رئال مادرید داشته است و او نگران ریسک حضور زیدان است. کلوپ تنها کسی است که می‌تواند استخدام کند...حضور رافا ممکن نیست.»

اما این بار ژوزه اشتباه می‌کرد. درست بعد از نیمه‌شب دوباره به من پیام داد و گفت: «خبر رسید که بنیتز سرمربی بعدی رئال مادرید است، باورم نمی‌شد ولی منبع موثقی خبر را به من رسانده است.» یک ماه بعد، در ژوئن 2015، بنیتز سرمربی رئال مادرید شد. اما متأسفانه این بار هم تجربه کوتاهی برای بنیتز بود. "